توضیح های دقیق گراملیش درباره آیین های طریقه های شیعی را در هیچ اثری نمی توان یافت
به گزارش مجله سویگل، خبرنگاران ناشناخته بودن درویشگری ایرانی در حوزه شرق شناسی، انگیزه ای بود برای عرفان پژوه سرشناس آلمانی، ریشارد گراملیش، که دست به پژوهشی علمی بزند و از این رهگذر خلاء موجود را جبران کند. حاصل تحقیقِ دقیق و کار طاقت فرسای او اثری گران سنگ است در معرفی سه طریقه بزرگ ایران: ذهبیّه، نعمت اللّهیّه و خاکساریّه. کتاب طریقه های شیعی ایران: ذهبیه، نعمت اللهیه و خاکساریه تألیف ریشارد گراملیش با ترجمه شیرین شادفر در سه بخش به ترتیب در توضیح سلسله ها و دستاوردهای ادبی به ویژه در ارتباط با تاریخ جدیدتر، توضیح عقاید و قیاس آنها با میراث به جا مانده از تصوف پیشینه و توضیح آداب و سنن آنها برپایه تحقیقات میدانی، منابع شفاهی مورد اعتماد و استناد به انبوه منابع کهن و معاصر عرفان اسلامی شکل گرفته است. به قول بِرند راتکه، این اثر فشرده ای فوق العاده از پژوهش میدانی و شناخت منابع است که در آن برای نخستین بار دنیای صوفیگری مدرن ایرانی باز کرده شده است. این کتاب در لیست نامزدهای کتاب سال در حوزه دین واقع شده است به همین بهانه با شیرین شادفر گفت وگویی داشته ایم که در ادامه می خوانید:
لطفا در ابتدا درباره ریشارد گراملیش و کارنامه علمی او توضیح دهید. سابقه تحقیقاتی ایشان درباره موضوع و دلیل علاقه اشان به این حوزه چیست؟
ریشارد گراملیش دانش آموخته دانشگاه بازل در رشته تاریخ ادیان و یکی از شاگردان مایر اسلام شناس بزرگ سوئیسی و درواقع یکی از ممتازترین شاگردان او بوده است. او پس از اخذ درجه دکتری از این دانشگاه کرسی استادی علم دین دانشگاه فرایبورگ را احراز کرد. گراملیش را به جرائت می توان یکی از پرکارترین پژوهشگران درباره عرفان اسلامی به شمار آورد. آثار پرشمار او خود گواه این ادعاست. تالیف آثاری ارزشمند در این زمینه که هر یک جزء کتاب های مرجع در حوزه عرفان محسوب می گردد. از جمله اثری در دو مجلد در آنالیز زندگی و عقاید قدیم صوفیان، اثری درباره توحید، اثری درباره زهد، اثری درباره کرامات اولیا و ترجمه بعضی آثار صوفیانه کهن از جمله رساله قشیریه، اللمع سراج، قوت القلوب مکی، عوارف المعارف سهروردی و بخشی از احیا علوم الدین غزالی قابل ذکرند. به این ها باید شمار بسکمک زیاد مقالات او در این حوزه را نیز افزود، به انضمام تک نگاری های چند درباره بعضی از صوفیان تاثیرگذار گذشته. من یک بار لیستی از مقالات او را تهیه کردم اما متاسفانه اکنون شمار آنها را به خاطر نمی آورم. با این وجود این لیست چندین برگ را دربر گرفت. به هر حال تحصیلات او در حوزه دین و احتمالاًتشویق های استاد عزیزش مایر در شکل گرفتن علاقه او به این زمینه تاثیر بسزایی داشته است.
این کتاب دستاورد سفر مؤلف در سال 1959 میلادی به اران و حاصل تحقیقات میدانی او درباره طریقه های شیعی ایرانی است. این اثر بین سال های 1965 و 1981 میلادی به چاپ رسیده و بعد از این هم قطعا اثار دیگری در این باره منتشر شده اما ویژگی متمایز این کتاب چیست؟
چند ویژگی این اثر را متمایز می نماید. نخسن آن که پیش از آن اثری در این باره به زبانی اروپایی نوشته نشده بود و به عبارت دیگر در بین شرق شناسان، اسلام پژوهشان و عرفان پژوهشان غرب گراملیش نخستین کسی بود که به این موضوع پرداخت و از این جهت این اثر در نوع خود منححصر بهفرد بود و همچنان هم پس از گذشت چند دهه از تالیف آن منحصر به فرد به جای مانده است. ویژگی دیگر مستند و قابل اعتماد بودن اطلاعات ارائه شده در ان است، اطلاعاتی که بعضی از آنها جزء اسرار طریقه ها محسوب می شده و دستیابی به آنها کار هر کس نبوده است. اما مولف با سخت کوشی مثال زدنی خود و با زحمت و صرف وقت بسیار و گفت وگوهای طولانی با اعضای طریقه ها و غربال کردن آنها و جدا کردن اشخاص مطمئن و قابل اعتماد و کسب اطلاع از آنان خاتمه پیروز به دست پیدا کردن به آنها شده است. گراملیش نه تنها خود از اظهار نظرهای شخصی و سوگیری خودداری می نماید بلکه انچه رانیز که از زبان اعضای طریقه ها می شنیده جز پس از تحقیق و سنجش آنها با اندازه های دقیق و مطمئن و اطمینان از صحت آن ها درج ننموده است. حتی اگر تحقیق گفته ای مستلزم کاری سخت مثلاً سفری مشقت بار می بوده او این زحمت را به جان می خریده و به این سفر تن در می داده تا به تحقیق دریابد که آن گفته صحت دارد یا خیر؟ ویژگی دیگر مقابله درویشی گری نو با تصوف کهن است. تا معلوم گردد کدام یک از آراء و عقاید و سنت ها نو هستند و کدام یک میراث تصوف کهن اند.
جلد اول کتاب اختصاص به آنالیز سه طریقت شیعی ذهبیه، نعمت اللهیه و خاکساریه دارد اما چرا مولف این سه طریقه را انتخاب نموده و ویژگی مشترک بین این سه طریقه چه بوده؟
دلیل انتخاب این سه طریقه و آنالیز آنها در کنار یک دیگر در وهله نخست شیعی بودن آنها و پراکنندگی شان در یک منطقه جغرافیایی یعنی ایران است نه این که آنها منحصراً متعلق به ایران یا سربرآورده از ایران باشند بلکه آنالیز او شامل این سه طریقه در این منطقه خاص ایران می گردد.این سه طریقه ساختار سازمانی مشابهی دارند هر یک از آنها از قطب در راس طریقه، مشایخ زیر دست، مطیع او و درویشان زیر دست و مطیع مشایخ و البته به وسیله او زیر دست و مطیع قطب تشکیل می شوند. این سه طریقه به لحاظ عقاید و آداب و سنن دارای وجوه مشترک نسبتاً قابل توجهی هستند البته طبیعی است که تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. مولف در تمام موارد آنالیز این سه طریقه را در راستای یکدیگر پیش می برد و در هر وهله بهوجوه مشترک و تمایز آنها به طور دقیق و مشروح اشاره می نماید. چه از لحاظ ساختار سازمانی چه در بخش عقاید و چه در بخش آداب و سنن.
یکی از بخش های کتاب به خدا و جهان در این طریقه ها پرداخته است. لطفا در این باره توضیح دهید؟
او در این دو بخش اطلاعاتی را که طی گفت وگو با اعضای طریقه های درباره عقایدشان در باب این دو موضوع بدست آورده با آرا و عقاید صوفیان گذشته در این خصوص مقابله می نماید تا دریابد و نشان دهد کدام ها نو و نوظهورند و کدام ها گرفته از صوفی گری پیشینه.
بخش دیگری از کتاب به آداب و رسوم این طریقه های شیعی پرداخته است. مهمترین ویژگی سنن این طریقه ها چیست و مشابهتی هم بین آداب این سه طریقه دیده می گردد؟
طبیعی است که مهمترین ویژگی هر سنت دینی همراه بودن ان با آیین های نیایشی است از این رو سنن این طریقه ها از این قاعده مستثنی نیستند آنها هم با اعمالی عبادی همانند ذکر، غسل و روزه و غیره گره خورده اند. اصلاً یکی از دلایل آنالیز این سه طریقه در کنار هم مشابهت آداب و سنن آنان با یکدیگر است. البته مشابهت کلی وگرنه در جزئیات هر یک روال خاص خود را دارند مثلاً مجلس ذکر در هر سه طریقه برگزار می گردد اما تعداد برگزاری ان در هفته فرایند، اذکار و دعاها و نیایش های مورد استفاده معمولاً متفاوت و گاه یکی است.
نکته دیگر که ضروری است در خاتمه به آن اشاره کنم این است که از زمان چاپ این کتاب تا زمان حال آثار دیگری در این باب در ایران منتشر شده اند که من بیشتر این آثار را کم
و بیش مطالعه یا تورق نموده ام و به جرات می توانم بگویم که آنها حاوی اطلاعاتی چندان بیشداز آن که گراملیش به دست داده است نیستند مخصوصاً در بخش مربوط به آداب و سنن گراملیش آیین ها و مراسم طریقه ها تا آنجا که برایش مقدور بوده به وسیله منابع شفاهی، کتبی یا اطلاعات موثق به دست آورده و بسیار دقیق و با ذکر تمام جزئیات توضیح می دهد. توضیح هایی چنین دقیق و مو به مو از این آیین ها را تقریبا در هیچ اثری نمی توان یافت ضمن آن که باید در نظر داشت که بعضی از این آئین ها و مراسم جزء اسرار طریق محسوب می شدند و جز خواص و بعضی درویشان ممتاز و آزموده مجاز به آگاهی از آنها و شرکت در آن نبوده اند. بدیهی است که اطلاع از چند و چون برگزاری آنها برای یک محقق بیگانه کار آسانی نبوده و ناگفته پیداست او در دست یابی به اطلاعات قابل اعتماد چه رنج ها برده است. او از اصطلاحات رایج بین درویشان این طریقه ها توضیح و تعبیر درستی به دست می دهد. توضیح و تعبیری که مبتنی بر منابع شفاهی اوست. بنابراین جز در این کتاب معمولاً در جای دیگری درج نشده اند. من خود در مقاله خاکسار که در دائره المعارف بزرگ اسلامی چاپ شده از دو اصطلاح مربوط به آئین تشرف تعابیری حیرت انگیز خواندم البته مولف بر پایه منابع این تعابیر را نوشته و بر او حرجی نیست. این است که پس از گذشت چند دهه از تالیف این اثر آن را همچنان به منبعی به راستی دست اول در آنالیز این طریقه ها می نماید و از این لحاظ در صدر می نشاند.
اکنون چه کتابی در دست تالیف یا ترجمه دارید؟
در حال حاضر ترجمه اثر هلموت دیتر درباره حسن بصری را در دست ترجمه دارم که اثری در نوع خود ارزشمند است و درباره زندگی و عقاید حسن بصری جزء آثار مرجع به شمار می رود. امیدوارم به کمک خداوند ترجمه این اثر پرمایه نیز به ثمر برسد. بخشی از کرامات اولیاء اثر گراملیش را نیز ترجمه نموده ام و اگر بقایی باشد و سلامتی و توفیق الهی مدد کند به ادامه ترجمه آن بپردازم. لازم به ذکر است که جناب فرمیش مایر مقاله ای چند صفحه ای درباره این کتاب نگاشته و در آن به آنالیز نکته به نکته آن پرداخته که خواندنی است. این مقاله را هم ترجمه نموده ام اما به چاپ نرسیده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران