خبرنگاران غلامحسین یوسفی، ادیب اخلاق مدار و محقق برجسته معاصر
به گزارش مجله سویگل، تهران- خبرنگاران- غلامحسین یوسفی یکی از استادان مسلم زبان و ادبیات فارسی به شمار می رفت که در زمینه علوم و نظریه های ادبی، صاحب نظر بود. به اعتقاد او آثار ادبی و به خصوص، اشعار ماندگار فارسی، در عین حال که از ماهیت ادبی و شروط هنری برخوردارند، رسالت های اجتماعی بر عهده دارند.
با ما همراه باشید و درباره وبلاگ سفرها بیشتر بدانید.
امروزه در کنار تحولاتی که در ارزش های مختلف به وجـود آمـده است، آثار ادبی از دیدگاه های مـتنوع در مـعرض مـطالعه قرار گرفته اند و بـا نظریـه هـای متفـاوت ادبی، دربـاره مـاهیت و کـارکرد ادبیات روبرو ایم. در اینباره آثاری در حـوزه نقـد و نظریه های ادبـی نوشته شده است که یکـی از نـظریـه پـردازان ایرانی کـه در ایـن زمینـه سخن های فراوان گفته غلامحسین یوسفی است. او یکی از استادان مسلم زبان و ادبیات فارسی و در زمینه علوم و نظریه های ادبی، صاحب نظر بود و نقد و نظرهای ارزشمندی در ارزیابی شعر فارسی، از خود به جای گذاشت. به اعتقاد وی آثار ادبی و به خصوص اشعار ماندگار فارسی، در عین حال که از ماهیت ادبی و شروط هنری برخوردارند، رسالت های اجتماعی را نیز بر عهده دارند. او در نقد عملیِ تعدادی از اشعار ماندگار فارسی، نشان داده است که هر شعری که ماهیت هنری دارد، باید معنی و صورتی داشته باشد.(1)
ارزیابی آثار ادبی غلامحسین یوسفی
غلامحسین یوسفی در 1306 خورشیدی در مشهد چشم به جهان گشود. او از سال 1333 تـا 1358 بـه تـدریس در دانشکده ادبیـات مشهد مشغول بود. در همین سال بازنشسته شد و به تـهـران کوچ کرد. او در آثار خود بیش از 2هزار فیلسوف، حکیم، دانشمند، سیاستمدار، نویسـنده، شاعر، مـورخ و هـنرمند ایرانـی، عرب، غربـی، روسـی و چینـی نـام بـرده اسـت؛ بـه گونه ای که یا اثری از آنان خوانده یا نـکتـه ای درباره آنـان شـنیده اسـت. در بـیش از 600 اثر فارسی و عربی در حوزه هـای تـاریخ و تـصـوف و فـرهنـگ، حـاشـیه نوشـته است. به سبب دانستن زبان های فرانسه و انگلیسی با شاهکارهای ذوقـی و فکـری آن 2 زبـان و بـا نظریه های ادبی رایج در غرب آشنا بود، پیش از آنکه در مـورد نظریـه هـای ادبی، اثـری بـه زبـان فارسی ترجمه شود.(2)
قدرت تحلیل، نکته یابی، ارزیابی درست آثار ادبی، لطف بیان و قلـم روان از ذوق و دانـش وسیع او حکایت می کرد. در نقد ادبی از جمله اصحاب تقدم فضل اسـت. تـعـداد افرادی کـه مانند او در زمینه نقد و معرفی ادب فارسی به کثرت آثار و دقت و استواری نظر معروف هستند، زیاد نیست. بـدین ترتیب، بـدیهی اسـت کـه نظریات ادبی چنین دانشمند هنرشناسی بـایسته بـررسی و تعمق است به ویژه که نقد و بررسی هـای وی سراسـر نکتـه و نظریـه اسـت. مـبـانی و روش هـای نقد یوسفی از نقدهای عملی او استنباط مـی شوند.(3)
ماهیت و سـاختار اثـر ادبـی در آثار یوسفی
شماری از منتقدان در معین مـاهیت و ساختار اثر ادبی، تنها به تحلیل هنرسازه هـا و ماهیت لذت بخشی اثر توجه می کنند و نـسبت بـه معنی و اهداف تعلیمی اثر و عصر و مـحیطی کـه ذوق و قـریحـه و عـواطـف و تـجـارب شـاعر در آن پـرورش یافـتـه، توجه ندارند. اثر ادبی را یک پدیده مـی داننـد و سـاختار و عناصـر سـازنده آن را بـا یکـی از راه های نقد، می کاوند تـا مـاهیت آن روشـن شود. بنابراین ارتباط اثر هنری با مـخاطب، تـنها از طـریق لذت بـخشی آن حـاصل مـی شود اما گروهی نه تنها معنی و هدف تعلیمی شعر را فراموش نمی کنند، بلکه صورت را در خدمت آن می دانند. تبیین داوری یوسفی درباره ترجیح معنـی یـا لفظ یـا مسـاوات آنهـا و پیوسـتگی شان با یکدیگر مسأله اصلی به حساب می آید. او به تناسب صـورت بـا مـعنی تأکید دارد و نظر وی به مـیزان هـماهنگی مـعنی با صورت بسـتگی دارد. از نظر یوسفی صورت زیبا در اثر هنری مهم اسـت و کارکردهـایی دارد، از جملـه : در ایجـاد مـقبولیت معنی و حفظ دوام آن در طول اعصار مؤثر است. اگر در خورِ حالت و عاطفه هنرمند بـاشد، مـی تواند بر مخاطب اثر بگذارد چنانکه مـسـرت و شوق روحانی در غزل های مولوی با آهنگی شـاد و دل انـگیز بیان شده است و موسیقی شعر او چنان دلپذیر... است که اگر فردی معنی کلمات را نـیز در نـظر نگیرد، وزن رقصـان غـزل همین حـال را در او پدید مـی آورد.(4)
یوسـفی هرگـز در ارزش و اصـالت معنـی در اثـر هنـری تردیـدی روا نمی دارد و معنی را در هستی خویش مستقل می دانـد و مـی گویـد: صـورت نمـودار جـوهر هـنری شعر و نمایشگر آن است و در هر کـار هنـری یـک قسـمت مهـم کـار هنرمند در حقیقت نحوه عرضه کردن مطلب است. البتـه وی صورت را جدا از معنی، قـابل تـصور نمی داند. در تبیین نظر یوسفی درباره ایجاد صورت مقبول در شعر، توجه بـه سـه نکتـه همچون کاربرد واژهای عادی، کاربرد واژهـای عـامیانه و حسن ترکیب و تناسب لازم است.
او معتقد بود: در میان فـعالیت هـای هنری، بـرای ایجـاد صورت زیبا وزن و آهنگ یکی از ارکان شعر است. شاعر با اخـتیارِ سخن موزون، در ذهن مخاطب شور و هیجان برمی انگیزد و او را برای دریافت شعر خویش آمـاده مـی سازد، افزون بـر وزن، موسـیقی خاصـی در اشـعار خـوب وجود دارد.
یوسـفی، چنین موسیقی ای حاصل قـریحه و قـدرت شـاعر برای ایجاد هماهنگی هنری میان اجزای کلام می داند. او یکـی از مهمترین شروط ماندگاری شعر را وجـود تناسـب میـان صـورت و معنی می داند و می گوید: در آثار هـنری هـدف اصـلی ابلاغ و انتقال تجربه عاطفی هنرمند به دیگران است. باید جوهر و روح آن اثر به دیگر افـراد بـشر القا شود، هنر چیزی است که باطنی را در ظاهر نمایان مـی سـازد.
یوسفی معتقد است: شـاعر بـاید اندیشه های بلند، عواطف و احساسات گوناگون و تخیلات دورپـرواز خـود را... به مدد کلمات چنان به دیگران مـنتقل کـند که در آنان نیـز همـان حـال و انفعـال را پدید آورد.(5)
معین موازین سنجش و نقد آثار ادبی فارسی
استاد یوسفی برای دانشگاه ها رسالتی خطیر قائل بود و می گفت: اگر دانشگاه بتواند به 2 نکته توفیق باید به هدف علمی بزرگ خود تا حدود زیادی نایل شده است. یکی از فرانمودن پهنه بیکران دانش و علم به دانشجویان و دیگر کلید کار و کتابشناسی و منابع را به آنها نشان دادن و یاددادن که جواب سوال خود را در کجا بیابند و بدیهی است که استاد خود باید در این طریق گام زده باشد تا بتواند به این مقصود کمک کند.
او به اهمیت و اعتبار نقد و تصحیح متون در نقد ادبی در خارج واقف بود و در حیطه فرهنگ و ادب ایران نیز نقد و تصحیح متون را بسیار مهم می دانست و می گفت: فرهنگ ایران آثار ارجمندی دارد که هنوز بسکمک به صورت علمی تصحیح و تذهیب نشده و این کار از ضرورت ها است. لازمه شناختن و شناساندن فرهنگ ایران در این 14 سده معرفی این آثار به صورتی معتبر است.
یوسفی در این امر خود آثار ارجمندی به جای گذاشت مانند، قابوس نامه، صوفی نامه، لطائف الحکمه، بوستان، گلستان و غزل های سعدی که هر یک از اینها نمونه اعلای نقد و تصحیح متون با موازین علمی امروز است. او معتقد بود، نقد ادبی از جهات مختلف رشته مهمی است در شناخت و ارزیابی آثار، در پروردن استعدادها، در راهنمایی صاحبان استعداد و اهل قلم و تامل در آثار دیگران و فراز و نشیب آنها را به جا آوردن، بنابراین موضوعی است در خور اهمیت و شایان توجهی بیشتر از آنچه به آن می پردازند. (6)
یوسفی برای روشن کردن اذهان و آشنایی با موازین نقد ادبی به ترجمه کتاب های معتبر نقد ادبی به فارسی پرداخت، مانند ترجمه کتاب شیوه های نقد ادبی دیوید دیچز یا چشم اندازی از ادبیات و هنر. خود نیز در نقد آثار کلاسیک فارسی آثاری بی نظیر از خود به یادگار گذاشت. از قبیل؛ برگ هایی در آغوش باد و نیز چشمه روشن که اثری در نقد شعر 70 شاعر پارسی زبان از رودکی تا شاعران نوپرداز معاصر است.
یوسفی برای معین موازین سـنجش و نقـد آثـار ادبـی فارسـی در کـنـار بـرخـی از معیارهای نقد ادبی رایج در غرب، روش علمی، زمینه هـای فکـری و فرهنگـی عمـومی زبان فارسی، شرایط اختصاصی حـیات مـادی و مـعنوی شاعر، ملاک هـای پنهـان در بطـن اثر و هماهنگی های لازم میان صورت و معنی اثـر را مـعتبر مـی شمارد. وی بـرای شـناخت ارج ادبی یک شاعر، نقد یک شعر او را گویاتر از ارزیابی تمـام آثـار او مـی دانـد. او معتقد بود، شعر خوب رسالت هایی از جمله نمایش واقعیات عـاطفی شـاعر و اوضـاع حیات مادی و معنوی او، نقد و گزارش حیات مادی و معنـوی مردمـان محیط هنرمند، کـشف و ابـداع زیبـایی های بی نظیر، آفریـدن آرمان های بزرگ، انتقال عاطفه و احساس شاعر و تـصویرگری خـصوصیات هنـری شـاعر را بر عهده دارد. مؤلفه های زیبایی صورت شعر بیش از آنکه به صـور خیـال وابسـته باشـد، بـه زبان و روابط هم نشینی واژه ها و کیفیت و میـزان فعالیـت هنرسـازه هـا در روابط مـتقابل عـوامل ایجاد شعر، بسـتگی دارد. او اعتقاد داشت که وزن و موسـیقی را از ارکـان شـعر بـایـد شـمرد.
یادداشت های درس استاد
یادداشت های درس منابع و روش تحقیق استاد یوسفی با موضوع ادبیات و دامنه و ابعاد گوناگون آن آغاز می شود و اهمیت آشنایی با تاریخ و اینکه چرا در ادبیات به اطلاعات تاریخی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی، فولکلوری و غیره نیازمندیم. سپس ادبیات دیگر کشورها مطرح می شود و اشاراتی به ادب اروپا در باب حیات شخصی صاحب اثر مانند: تجمل پرستی و اونوره بالزاک. در یادداشت های درس او همه جنبه های مختلف منابع مدنظر قرار گرفته، حتی آثار مربوط به زبان های دیگر و چاپ های انتقادی آثار در کشورهای دیگر نیز مورد نظر است.
او در عمر پربار علمی خود بیش از 30 کتاب تصنیفی، تالیفی و تصحیح متون و ترجمه متجاوز از 130 مقاله علمی به زبان فارسی و بیش از 36 مقاله به زبان انگلیسی در نشریات علمی خارجی از خود به جای گذاشته است. (7)
درگذشت غلامحسین یوسفی
غلامحسین یوسفی که سال های متمادی گام های بلندی در راستای ارتقای ادبیات ایران برداشت، پایان در 14 آذر 1369 خورشیدی چشم از جهان فروبست.
منابع:
1- احمدی، بابک 1383، حقیقت و زیبایی، چـاپ هفتم، تهران، نشر مرکز
2- آفرینش و آزادی، چاپ ششم، تهران، نشر مرکز
3- اشمیتس، توماس 1389، نظریه ادبی جدید و ادبیات کلاسیک ، ترجمه حسـین صبوری و صمد علیون، تبریز، انتشارات دانشگاه تبریز
4- ایرانی، ناصر1380، هنر رمـان ، تـهران ، نشر آبانگاه
5- زرین کوب، عبدالحسین 1361، نقـد ادبـی، چـاپ سـوم، تهـران ، انتشارات امیرکبیر
6- سـیری در شعر فارسی، چـاپ سـوم، تهـران ، انتشارات علمی
7- نقش بـر آب، چـاپ دوم، تهـران، انتشـارات معین
منبع: ایرنا